حمیدرضا صدر؛ درانتظار یک جامپ کات زیبا
تاریخ انتشار: ۱۲ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۴۲۲۳۰۱
چند نفر را میتوان همچون حمیدرضا صدر سراغ داشت که همچون او عاشقانه فوتبال ایران را نوشته باشد؟
به گزارش ورزش سه این روزها که موجی از دعا و امید و آرزوی نیکو به سوی حمیدرضا صدر روانه شده بیشتر از قبل به جایگاه او در ژورنالیسم فوتبالی ایران میتوان پی برد. مردی که قبل از اینکه یک فوتبالنویس باشد یک سینمایی بود و چه زیبا قلم سحرانگیزش در سینما را خرج فوتبال کرد و وزن ژورنالیسم فوتبال ایران را بالا برد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تنها برخورد من با دکتر صدر کاملا اتفاقی بود. در لابی ساختمان محل کارم با چند نفر نشسته بودیم و دربی سال ۹۶ که با برتری سه بر دو تیم منصوریان مقابل برانکو همراه شد را میدیدیم. پرسپولیس با گل سروش رفیعی پیش افتاده بود که متوجه چهرهی آشنای او در کنار خود شدیم. او که منتظر رسیدن دوستی در بیرون از ساختمان بود با شنیدن صدای فوتبال داخل آمده بود و همراه با ما دقایقی را به تماشای دربی نشست. همان زمان پرسپولیس یک موقعیت گل طلایی را توسط طارمی از دست داد و من نگاهش کردم تا شاید از واکنشش پی به طرفداریاش ببرم. اما او با همان لبخند ساده همیشگی روی لب صحنه را دنبال کرد و برایم مسجل شد که فوتبال را ورای طرفداریهای مرسومش میشناسد. از بدشانسی ما تلفنش زنگ خورد و خداحافظی کرد و رفت و منی که گوش و ذهنم را آماده کرده بودم که نود دقیقه از زبان او کلمات زیبای فوتبالی بشنوم با حسرت رفتن او را تعقیب کردم. اینکه بتوانی فوتبال را ورای طرفداری از یک تیم ببینی اگرچه سخت است اما تنها کار عاشقانی معدود همچون صدر است که فوتبال را برای فوتبال میخواست. همانطور که هیچگاه از نقدهای سینماییاش نتوانستم به خط فکری سیاسی و جامعهشناختیاش پی ببرم. انگار که سینما را بالاتر از هر چیز به خاطر «سینما» بودنش دوست داشت. این نوع نگاه بیواسطه با فوتبال و سینما و هنر، کمیاب و چه بسا نایاب است.
از بین فوتبالنویسهای قدیمی، حمیدرضا صدر با آن نگاه سینمایی و ابراهیم افشار با آن نگاه ادبیاتیاش، جایگاه ویژهای در فوتبال ایران داشتهاند. این سعادت را داشتم که دکتر صدر را قبل از حضورش در تلویزیون به عنوان مفسر فوتبال، از طریق چند نقد سینماییاش در مجله فیلم بشناسم. با این حال پس از دیدن او در تلویزیون، از دیدن این همه شور و علاقه او به فوتبال متعجب شدم. وقتی کتاب پسری روی سکوها را خواندم با تمام وجود خواستم که روی آن سکوها و کنار او فوتبال آن زمان ایران را دیده بودم. آرزو میکردم که کاش برای فوتبال دهه شصت و هفتاد ایران هم بنویسد. چه بسیار کسانی که شیفته توصیفات او به عنوان مفسر بازیهای باشگاهی اروپا بودند. مردی که به طرز عجیبی مسائل فنی و حاشیهای یک بازی را چنان با تاریخ و هویت آن پیوند میدهد که عامیترین بینندههای فوتبال نیز حظ و درک خود را از آن میبرند. این هنر غیر قابل تکرار چه بسیاری را شیفته فوتبال کرد و چه بسیاری را به عرصه ژورنالیسم ورزشی کشاند.
فقط کافیست به این توصیف او از فوتبال و فوتبالیها در مقدمه کتاب پسری روی سکوها نگاه دوباره کرد : « فوتبالیها توانایی فراوانی در تدوین ذهنی دارند. جامپکاتهای ذهنیشان حیرتانگیز است. میتوانند صحنههای بازی دو ساعتهای را که دیدهاند در یکی دو دقیقه پشت سر هم قطار کنند. میتوانند درگیریهای مسابقاتی را که فقط توصیفشان را شنیده یا خواندهاند بلافاصله پیش رویشان مجسم کنند. میتوانند آشناها را کنار غریبهها قرار دهند. تماشاگران خودی برابر طرفداران رقیب. اعتراض را کنار خوشآمد گویی. فریاد خشم را کنار گریهی شوق...» همه آنچه ما در عمری فوتبال دیدن را تجربه کردهایم به این زیبایی در چند جمله روبرویمان میگذارد. انگار که میخواهیم بلافاصله پس از خواندنشان بگوییم احسنت دقیقا همین است و لاغیر. انگار که جوابی محکم برای آنهایی که فوتبال دیدن را مسخره میکنند پیدا کردهایم.
برای ما بیننده ایرانی از تلویزیونی که تا مدتهای مدید بازی فوتبال فقط برایش از چند ثانیه پس از سوت داور معنا مییافت و با سوت آخر داور هم پایانیافته تلقی میشد، نشستن به انتظار حضور دکتر صدر روی صفحه تلویزیون در بین دو نیمه و یا تعقیب او پس از پایان یک بازی، جزیی از آیین فوتبال دیدن شد. که خوب فهمیده بودیم وقتی صدر و آن دست تکاندادنهای عاشقانهاش روی صفحه تلویزیون ظاهر میشود ما را به درک و حظ بالاتری از فوتبالی که دیدهایم و یا خواهیم دید میرساند.
کدام مفسر فوتبالی را میتوان در ایران اینگونه منتفذ و محبوب دید بدون آنکه به ورطه ابتذال و بیمایگی بلغزد؟ کدام منتقد فوتبالی توانسته همچون «صدر» گفتار و ادبیاتی به خرج دهد که از کم سوادترین تا باسوادترین مخاطب فوتبال تلویزیون همه حظ خود را از تفسیرش ببرند؟ کدام روشنفکر ایرانی جرات این را داشت که همچون حمیدرضا صدر بیاید و همپای عامیترین مردم عشق و علاقهاش به فوتبال را عیان کند بیآنکه هراسی از قضاوت شدن توسط جامعه روشنفکری داشته باشد. آن هم مردی از نسل روشنفکران با دیسیپلین و سختگیر که فوتبال را هیچگاه به عنوان یک پدیده مردمی باور نکردند و هنوز هم بر سر اینکه ابزاری است در دست کاپیتالیسم تا توده مردم را با آن در جهل و حماقت نگه دارد بحث دارند. چه کسی مثل او توانسته در فاصله کوتاه بین چند تبلیغ تلویزیون و بازی فوتبال، با کلماتی زیبا و همهفهم رابطه بین فرهنگ و فوتبال را به زیبایی و به شکلی موجز شرح دهد. بگذریم از اینکه بسیاری به حضور او به عنوان منتقد فوتبالی در تلویزیون خرده میگرفتند و او را فاقد صلاحیت فنی لازم برای بحث در مورد امور فنی فوتبال میدانستند اما به جرات میتوان گفت بهترین اقدام تلویزیون در عرصه نقد فوتبال، استفاده از هنر جادویی «صدر» در توصیف فوتبال آن هم در ساعات پر بینندهاش بوده است.
این روزها که خبر دست و پنجه نرم کردن «صدر» با بیماری رسانهای و افشا شده، او را به متنی که خود در کتاب پسری روی سکوها نوشته ارجاع میدهیم « با این وصف آموختهاید توپ به ندرت از جایی که انتظارش را میکشید ظاهر میشود. چیزی که کمک فراوانی در زندگی به شما کرده است. آب دیدهتان ساخته. پوست کلفتترتان کرده. با همین منطق برابر زهر نومیدی مقاومت خواهید کرد. تسلیم نخواهید شد. آدمیزاد است و امید. امید به فرداها. آمیخته به چاشنی خوشخیالی از نوع فوتبالی... همهی اینها در این بازی، بازی بعد و بعدترها سرشار از زندگی خواهند بود. گاه و بیگاه از ورطهی بزرگسالی فاصله گرفته و به دنیای خردسالی برخواهید گشت. میدانید جادهها و کوچهها با خاطرههای فوتبالی امتداد خواهند یافت. بلندتر خواهند شد، درازتر و شما بیدار خواهید ماند. بیدار ... بیدار ... بیدار ... میخواهید باور کنید این همان خوشبختی است که کنار دیگران پیدا میکنید. خوشبختی ... خوشبختی... خوشبختی »
جناب صدر عزیز! ما میدانیم که آن نشستن روی سکوها و آن بالا و پایین پریدنها و دیدن بالا و پایین شدن های فوتبالی چقدر شما را آبدیده و پوستکلفت کرده. میدانیم که از پس این بیماری برخواهید آمد و همچون زمانی که شوت پرویز قلیچ خانی به تور دروازه اسراییل چسبید، شما دوباره روی سکوی زندگی بالا خواهید پرید. و ما همچنان گوش به زنگ شنیدن صدای شما هستیم که فوتبال را به جادوییترین شکل آن برای ما توصیف کنید. ما را به یک جامپکات زیبا از بیماری به نشستن روی صندلی تفسیر فوتبال مهمان کنید!
حجت شفیعی
عکسها: ساتیار امامی
حمیدرضا صدرمنبع: ورزش 3
کلیدواژه: حمیدرضا صدر حمیدرضا صدر روی سکوها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.varzesh3.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ورزش 3» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۴۲۲۳۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مسجد کبود تبریز؛ معماری زیبا و تاریخی ایران
در بافت تاریخی تبریز، یکی از جذابترین جاذبه های تاریخی کشور، با نام مسجد کبود قرار گرفته است. مسجدی با نمای خیره کننده که با هزاران کاشی فیروزهای درخشان تزیین شده است. معماری بینظیر این بنا که تلفیقی چشمنواز از سبکهای معماری ایرانی، آناتولی و دوره تیموری است، جلوه ای ویژه به این مسجد بخشیده است. در ادامه بیشتر با دیدنی های مسجد کبود تبریز آشنا خواهید شد.
آشنایی با تاریخچه مسجد کبود تبریزمسجد کبود تبریز، با معماری بینظیر و قدمت حدودا ششصد سالهاش، همچون نگینی فیروزهای در قلب تاریخ ایران زمین میدرخشد. این مسجد، یادگاری از سلسله آق قویونلو است و ساخت آن در سال 1465 میلادی به دستور جهانشاه، حاکم این سلسله، آغاز شد. اگر برای مسافرت با قطار از تهران به تبریز می روید، بازدید از مسجد کبود به هیچ وجه نباید از برنامه شما حذف شود. هنگام گشت و گذار در حیاط و تحسین کاشیکاریهای ظریف آن، اجازه دهید تخیلتان شما را به دوران عظمت و شکوه هنری گذشته ببرد. مسجد کبود صرفاً یک مکان مذهبی نیست، بلکه گواهی بر قدرت ماندگار خلاقیت انسانی و زیبایی هنر است. مسجد کبود تبریز که در وقفنامه و شناسنامهی بنا از آن با نام «عمارت مظفریه» یاد شده است، در زلزله ویرانگر سال 1778 میلادی آسیب جدی دید که فروریختن گنبدش انجامید. با وجود این آسیب ها، مسجد کبود همچنان نمادی از پویایی و میراث فرهنگی تبریز به شمار می رود. تلاشها برای مرمت، به طور دقیق هویت معماری آن را حفظ کرده و اطمینان حاصل شده است که شکوه و جلال آن همچنان نسلهای آینده را مسحور خود کند.
معماری مسجد کبود تبریز: شاهکاری از تناسب و ظرافتمسجد کبود تبریز، با معماری منحصر به فرد و ویژگیهای خاص خود، در میان دیگر مساجد همدوره خود برجسته است. این مسجد، در سه جنبه، تمایز خود را به نمایش میگذارد:
کاشیکاری و ترکیب رنگ بینظیر: استفاده از کاشیهای فیروزهای و آبی کبود در کنار آجرها، زیبایی خیرهکنندهای به مسجد کبود بخشیده است. این مسجد، یکی از چهار مسجد آبی دنیا است که رنگ آن، نمادی از آسمان و معنویت است. ترکیب هنرمندانه آجر و کاشی در قوسها، ستونها، کتیبهها و دیوارهها، ظرافت و دقت معماران ایرانی را به نمایش میگذارد. تناسب با اقلیم و آبوهوای تبریز: معمار مسجد کبود، با ظرافت تمام، بنا را با شرایط آبوهوایی تبریز سازگار کرده است. طراحی خاص پنجرهها، نور و گرما را به داخل مسجد هدایت میکند. وجود گنجههایی برای قرار دادن کفشها، نشان از توجه معمار به نیازهای نمازگزاران دارد. نقشه و پلان منحصر به فرد: مسجد کبود، برخلاف بسیاری از مساجد، ایوان فرعی ندارد. پس از گذر از سردر و رواقها، وارد صحن اصلی مسجد میشوید که توسط چهار ستون بزرگ و گنبد مسجد محافظت میشود. ستونهای موازی و صحنهای مربعی، از ویژگیهای تکرارشونده در معماری این مجموعه هستند. ساخت گنبد بزرگ مسجد بر روی چهار ستون، نشان از مهارت و خلاقیت معمار دارد.آسیبهای مسجد کبود:
متاسفانه، بخشهای زیادی از مسجد کبود، بهویژه سردر آن، در اثر زلزله و شرایط اقلیمی تبریز آسیب دیده است. بیتوجهی به حفظ و نگهداری این بنای تاریخی، از دیگر عوامل آسیب به مسجد کبود است. دزدیده شدن طلاهای کتیبه داخل مسجد، نمونهای از این بیتوجهیها است.مسجد کبود تبریز، با وجود آسیبهای فراوان، هنوز هم شاهکاری از معماری ایرانی است. حفظ و مرمت این بنای تاریخی، وظیفهای همگانی است تا این نماد ارزشمند فرهنگ و تمدن ایران، برای نسلهای آینده به یادگار بماند.
مسجد کبود تبریز کجاست؟مسجد کبود که به مسجد جهانشاه نیز معروف است، در مرکز شهر تبریز، در خیابان امام خمینی، روبروی بازار بزرگ تبریز واقع شده است. این مسجد در محلهای به نام گوی مسجد قرار دارد.
مسجد کبود از طریق وسایل حمل و نقل عمومی به راحتی قابل دسترسی است.
مترو: نزدیکترین ایستگاه مترو به مسجد کبود، ایستگاه میدان ساعت است که حدود 10 دقیقه پیادهروی دارد. اتوبوس: خطوط اتوبوس 1، 2، 3، 4، 7، 10 و 11 در نزدیکی مسجد کبود قرار دارند. تاکسی: تاکسیها به راحتی در دسترس هستند و میتوانند شما را به مسجد کبود ببرند.ساعت بازدید مسجد کبود تبریز همه روزه از ساعت 8 صبح تا 5:30 بعد از ظهر است؛ البته ممکن است این زمان در روزهای خاص و فصلهای مختلف قدری متفاوت باشد.
جاهای دیدنی مسجد کبود تبریزدر جای جای مسجد کبود تبریز، جاذبههای دیدنی و منحصر به فرد به چشم میخورد.
برخی از دیدنی های این مسجد عبارتند از:
سردر مسجد: سردر مسجد کبود یکی از زیباترین بخش های مسجد است که با کاشی کاری های معرق و خطوط اسلیمی جلوهای ویژه را از همان ابتدای ورود به گردشگران ارائه میدهد. گنبد مسجد: گنبد مسجد کبود به رنگ فیروزهای است و با کاشی کاری های معرق تزئین شده است. محراب مسجد: محراب مسجد کبود از سنگ مرمر ساخته شده است و با نمایی زیبا چشمها را مزین میکند. مناره های مسجد: مسجد کبود چهار مناره دارد که با کاشی کاری های تماشایی تزئین شده است. حیاط مسجد: در بخشهای مختلف حیاط مسجد کبود درختان و گلکاریهای زیبایی به چشم میخورد که زیبایی این مسجد را دوچندان کرده است.علاوه بر این، مسجد کبود دارای چندین بخش دیگر نیز هست که عبارتند از:
کتابخانه: کتابخانه مسجد کبود در زمان خود یکی از بزرگترین کتابخانه های ایران بود. مدرسه: مدرسه مسجد کبود در زمان خود یکی از مهمترین مراکز آموزشی ایران بود. خانقاه: خانقاه مسجد کبود محل سکونت درویشان بود.سخن پایانی
مسجد کبود به عنوان یکی از زیباترین جاذبههای تاریخی و گردشگری کشور، تنها یکی از مقاصدی است که میتوانید در سفر به تبریز از آن بازدید کنید. تجربه جاهای دیدنی تبریز و حضور در کنار مردمان خونگرم این شهر تا مدتها در خاطر شما باقی خواهد ماند. اگر شما نیز به دنبال این تجربه منحصر به فرد هستید، تنها کافی است همین حالا به سایت یوتراوز مراجعه کرده و بلیط سفر خود را با بهترین قیمت تهیه کنید.
کانال عصر ایران در تلگرام